سفارش تبلیغ
صبا ویژن
محبوب ترینِ خلق، راستگوترینشان است . [امام علی علیه السلام]

وبلاگ طنز خوابگاه دانشگاه بجنورد

Powerd by: Parsiblog ® team. ©2006
بچه های خوابگاه رویال در این ترم(پنج شنبه 86 بهمن 25 ساعت 6:14 عصر )

 

واحد 8:

این واحد یا همون اعتیاد سی تی امار زیادی معتاد در این واحد زندگی می کنند بیشتر 84 هستن سه چهار تا 85 داره بی چار ه ها بعضیاشون از مجبوری تو این اتاق گیر افتادن واحد شلوغ بی در وپیکریه ولی در کل وقتی خیلی غمگین میشین برین اونجا چون بساط خنده اونجا پهنه و جای باحالیه

افراد:

نیما : شهرسازی 84 یه بچه گل توپ اخر طنز وچرت وپرت گویی استعداد عجیبی در اراجیف بافتن با قدبی بلند عاشق بدنسازی اگر با او دوست شوید اصلا افسرده نمی شوید خیلی گله

 

حسین بیگی :دارای القاب زیادیست مثل حسین بنگ یا حسین کرد شبستری اونم خیلی با استعداده در پنز اخر اسگل بازی دست مشهدی هارو تو دزدی بسته ممد نامور پیشش لنگ می ندازه استاد اسگل کردن ملت

هر چی از این بشر بگم کمه خیلی هم با جنبه ی

 

رضا قوچ:اونم شهرسازیه بچه خوبیه ولی چرت پرت زیاد میگه با اخلاقه درس خونم هم هست

 

محسن پور حسین :استاد اروق اخر خصیص بازی واین حرفا ابروی مشهدی ها رو برده اگه با اون زندگی کنید می فهمید مثلا در دنگ گرفتن از بچه ها تا دو رقم بعده اعشار هم پول و حساب می کنه و می گیره

اخر هم حساب می کنه مثلا یک تومن وپنج زار از فلانی می خوام ..... ولی به کسی کار نداره و گذشته از این حرفا بچه خوبیه

 

خمین: اونم بد اسگلیه همیشه تیکه های قشنگ میندازه بچه ای ساده پاک بی الایش کمی هم با معرفت

 

جواد شیخ:کم پیدا گوشه گیر اصلا جایی پلاس نیست فامیلش برازندشه چون خیلی مثبته

 

رضا سالاری: جواد3 دانشگاهه میگه 6ترمه کاردانی رو تموم می کنه ولی بچه خوبیه

 

هومن: همیشه تو امتحانا وهمه وقت پیش علیرضا بود نمی دونم اگه علی نبود اون چند واحد می افتاد

 

ممد رضا محمدی: جواد یک دانشگاه ادمی ذاتا جواد با شلواری گشاد همان شلوار کردی های معروف این ترمه اخرش بود خیلی هم خر زوره

 

علی k4iا همان کافوری اخر خنده مسئول خوابگاه هم بود همیشه از دست همه می نالید تعداد واحد های افتادش بیشتر از پاس کردنش بود

 

نوید تراب: این ترم هم خیلی شاکی بود می گفت با وجود این همه خوندن باز هم مشروطم دیگه اونم 85 شده تمام واحداش با 85 ها بود

*********************************************************************************

 

واحد9:

همه بچه مثبت اصلا یک نفر هم نبود اونجا منفی باشه چه واحده بی حالی بود

 

افراد:

میثم مهاجر:همون چه با اخلاق پارسال بود بی ازار دور از هر حاشیه تنها سر گرمیش این بود که بره واحده 6 وبا یاسین درباره فوتبال صحبت کنه اونم ترمه اخرشه وسال دیگه نیست

 

حسن احمدی :حاج شیخ حسن احمدی هم برادر خوبی است این اخوی همیشه به دنبال کارهای بسیج این حرفا است  وگوشی شان پر از مداحی است البته در کار تئاتر هم  خیلی فعاله

 

محمد محمدی: بچه در گز مثبت بی ازار به کسی هم کار نداره اونم میگه کادانی رو 6ترمه تموم می کنه

محمد دادگر: اون دیگه شهرسازی 84 نیست 85 شده یکم ادامه بده شاید 86 هم بشه خیلی گله همه دوستش دارن وجز محبوب های خوابگاهه

 

 



» بی خیال دنیا
»» نظرات دیگران ( نظر)

خانواده ی 6(پنج شنبه 86 بهمن 25 ساعت 5:58 عصر )

خانواده واحد 6:

این واحد از واحد های تقریبا تمیز بود دارای 9تا صنایع 4تا حسابداری و2تا مشاورهنها واحدی که همه 85 بودن دارای 2حزب متفاوت بود زن ذلیلی ها که احمد رضایی رییسش بود وضد زن ذلیل ها که یاسین تدین ریسش بود  بعضی از اشعار گروه زن ذلیل ها:

 

الهی به مردان در خانه ات به ان زن ذلیلا ن فرزانه ات
به انانکه در بچه داری تکند یلان عوض کردن پو شکند
به انانکه با ذوق وشوق تمام به مادر زن خود بگویند مامان
به انانکه دامن رفو میکنند زبعد رفویش اتو میکنند
  به ان مادران به ظا هر پدر
الهی به اه دل زن ذلیل به ان اشک چشمان ممد سبیل
که مارا براین عهد کن استوار ازاین زن ذلیلی مکن بر کنار

 

اشعار ضد زن ذلیل ها یا به قول خودشان ضد ضعیفه ذلیلی :
چو زن راه بازار گیرد بزن  وگرنه تودر خانه بنشین چو زن

-------------------------------------------------------

 مرد ازاده به گیتی نکند میل دو چیز      تا همه عمر وجودش به سلامت باشد

زن نگیرد اگر دختر قیصر باشد                         وام نستاند اگر وعده قیامت باشد

 

 اولین چیزی که در این اتاق به چشم می خورد عکس اقا بود که اینهارو حسن میر عرب زده بود  دلیل کارشو از خودش بپرسین

بعد هم اشعار یاسین بود که به دیوار زده بود که اخر ترمی همه رو کندن

افراد:

احمد رضایی :بی بی اتاق همیشه در حال نصیحت کردن بود وهمین دیگه شد بی بی از نظر او همه 14 نفر دیگه کثیف بودن وفقط او تمیز بود همیشه از صبح تا شب 150 بار دستاشو می شست با صابون در هفته هم 20 بار حموم می رفت همیشه هم در حال اتو کردن لباساش بود بیشتر اوقات بلند فکر می کرد ومسعود هم  همیشه سر این قضیه با اون بحث می کرد بیشتر شبها هم با احمد حسن زاده کل کل داشتن ونمیزاشتن بقیه بخوابن دهن همه را با کاراشون اسفالت کرده بودند خر خنده های معروفی هم داره.............

 

حسین هایری:مامان واحد بیشتر اوقات چایی درست می کرد خلاصه که واقعا مامان بود بچه ها رو هم که می خواست صدا کنه مثله مامانا صدا می کرد .همیشه هم بعد امتحان ها دروغ می گفت می گفت می اوفتم بعد میدیدیم با 16 مثلا پاس می کنه خلاصه ادم موزی وزیرکیه

 

حسین مهدوی: بابا.خیلی از پارسال تغییر کرده ادمی چموش و اب زیر کاه تبدیل شده بیشتر کلیپ هارو اون کارگردانی می کنه تازه تو یه کلیپ هم هکتور واشیل بازی کرده به همه هم تیکه های سنگین میندازه همیشه به مامان تو کارای خونه کمک می کنه ولی کماکان همون بچه گل وماهیه که پارسال بود

ویکی از مثل های معروف این واحد اینه که اگه کسی خالی ببنده میگن:اره تراکتوره حسین مهدویشون هم پرواز می کنه ..........

 

مرتضی مهرور:پسر ارشد رییس همیشه دوست داره ریاست کنه وکسی از دست او نمی تونه فرار کنه اگه ظراشو نشوره یا کارای دیگه رو نکنه  تو شبهای زمستون گاهی اوقات روی تراس می خوابید

 

حسن میر عرب : پسر وسط. به قول معروف ماشینی برای تبدیل همه خوراکی ها به کود انسانی هیچ صبحانه ای از دست او در امان نبود در یخچال.او هرچه بیشتر درس می خوند کمتر نتیجه می گرفت از افتخاراتش این بود که یکی از بچه  هارو  روی شانه اش گذاشت وطناب زد

 

محمد سعیدی:پسر کوچک. خرخون تر از همیشه این ترم ظاهر شد همیشه شبا زود می خوابید تا صبح زود پاشه درس  بخونه اخر ورد وفتو شاپ

 

 یاسین: عمو.مجرد .این ترم هم مثل بقیه ترما چند واحد افتاد بی خیال ترین بچه واحد ه این ترم کمی درس خوند مثلا 10 صفحه انقلاب خوند یک دور جزوه استاتیک خوند واز روش تولید 2تا جزوشو خوند معادلات هم یه فصل خوند افکار زمان جاهلیت وداره معتقده زن (ضعیفه)باعث تمامه بد بختی های بشره وباید خلاصه دیگه مثله زمانه جاهلیت ........................صدای خوبی داره وعشق سالن ورزشیه تازه یه جفت کفش ورزشی 30000 پول داد ولی در کل خیلی مهربون خوش اخلاقه

 

حامد لطفی:ابجی کوچیکه همیشه با اون صداش وقتی همه خوابن همه رو ازار اذیت می کنه امسال از پارسال بهتر شده ویه چند باری در ماه با گوشیش صحبت می کنه به اندازه کافی هم دایی عمع وخاله پسر عمه عمو اینا...... داره هر وقت یه موضوعی پیش میاد غیر ممکنه حامد در باره این موضوع خاطره ای چیزی تعریف نکنه 

  ?

مسعود غلامی: (داماد سرخونه) او تنها معتاد این واحده البته یکی دیگه هم هستش که کمی در این زمیته فعالیت می کنه  ولی مسعود تکه تواین واحد که پیپ یا همون سلطون داره این حرفا دیگه........... یه ادم تنبل که از زیر تمامه کارها فرار می کرد هر هفته هم می رفت سبز وار درسش هم همونجا می خوند می امد خوابگاه همه رو از درس مینداخت اونم خیلی با اخلاق وبا جنبه ی

 

احمد حسن زاده:ابجی بزرگه.که رو دسته بابا باد کرده ترشیده اربده های بلندی میکشه  بیشتر شبا سر همه چیز با احمد رضایی کل کل می کنه این ترم معدل الف شد ولی کی می تونه از اون شیرینی بگیره

 

ممد درگز:(دایی) از اول ترم تا اخر ترم فقط خوابید هیچ کار دیگه نداشت اصلا این بشتر اسطوره تنبلی وخواب بود خودازاری هم داشت از اول تا اخر ترم فقط یک بار رفت درگز

 

مصطفی گلچین: (مستاجر)خیلی بچه مهربونیه تکه تو بچه ها ازارش به یه مرچه هم نمیرسه درسشم می خونه کار هم زیاد میکنه

 

رسول سلحشور:(پسر عمه) بیشتر اوقات تو اتاقه شه وداره اهنگ گوش می ده بچه آرومیه و  به کسی کار نداره از

حسین محمودی: (پسر عمه) بچه اروم خیلی دوست داره اهنگ بخونه خدا رو شکر w700  خرید چون همیشه با اون k310 اش حال گیری می کرد با اون اینفراردش هی اهنگ ها رو با کامپیوتر فشرده می کرد می ریخت تو اون

 

 

 



» بی خیال دنیا
»» نظرات دیگران ( نظر)

مافیا سی تی(پنج شنبه 86 بهمن 25 ساعت 5:54 عصر )

واحد5:mafia city

در اتاق و که باز کنید توده ای مه شما را فرا می گیرد توده ای از دوده سیگار یا به قوله معروف عباس  این واحد البته به پای واحد اعتیاد سی تی نمی رسه ولی خوب دیگه عباس خانه ای داشتند مجلل تازه پاکت های سیگا رو هم جمع می کنن باهاشون کلکسیون بسازند اخرسال عکس شو حتما می زارم ببینید این واحد کثیف ترین واحد تو خوابگاهه تو اشپز خانه که سر شار از اشغال و ظرف کثیفه تازه این تنها واحدیه که تا الان موش پیدا شده ابرام خودش با همون دستاش یکی دوتا از موشا رو گرفته ودو سه تا زده تو سرش موشه هم گیج شده باز خدا رو شکر بلایی دیگه ای سرش نیاورد

افراد:

احد:همون موجود عجیب لخلق پارسالی اون وقتی تو این اتاق بود معدل اتاق رو میاورد بالا ولی این ترم که معدلش خراب شد واستاتیک هم افتاد دیگه معدل این اتاق اومد زیر 10 دیگه اون خر خونه پارسالی نیست

 

 ممد اف: با وجد داشتن 14 واحد باز غقط 6واحد پاس کرد تا به همه نشون بده رقیب اصلیه ایدینه توافتادن البته افراد دیگه ای هم هستن که 11 واحد این ترم افتادن ولی عمرا به پای ممد اف برسن تازه باباش بهش قول داده تا پیانو بخره اگه 20 واحد پاس می کرد فکر کنم براش یه تویوتا کمری می

خرید......................!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

 

مرتضی ترابی :با وجود دو ترم مشروطی این ترم هم زده بود به دره بی خیالی  معلوم نیست چه کار کرده  اخر ترم هم برادر عزیزش به رحمت ایزدی پیوست ما هم به نوبه خودمان به او تسلیت می گوییم

 

رضا کلاله:معروف به راسو دارای سابقه طلایی در ترک  اعتیاد چون بارها او ترک کرده فرده بسیار خطرناک دارای چاقویی تیز که هرکی از دستوراتش سر پیچی کند با ان او را مورد اصابت قرار می دهد

 

علی پهلوان:جانوری بسیارمهربان ودوستاشتنی هیچ کس با او مشکل پیدا نمی کند دارای اخلاقی خوب این ترم ریاضی 1 رو دوباره افتاد

 

مهدی عطار پور:این ترم دیگه اون مهدی پارسالی نبود بیشتر اوقات ناراحت غمگین دپرس لقب خوبی داشت که جای گفتن نیست مسلط به سه زبان مشهدی اصیل اصیل بجنوردی ولاتی

 

مصطفی کریمی :کرم گوشیش این ترم ریخت ولی از وقتی سیستم های خوابگاه راه افتاده کرم کامپیوتر گرفته یک سر پایین پشت سییستم   ها ست داره بازی می کنهp

حجت:86مشاوره چون این واحدو نیشابوری ها تسخیر کردن اون اومد اینجا کاملا ساکت به کسی هم کار نداره بچه خوبیه

 

ابرام قاسمی:خیلی از پارسال بهتر شده در حال بهبوده ودیگه اون ابرامه معروف نیست این ترم 5واحد افتاد تا اونم ثابت کنه بچه و احده 5 اوایل هم که گوشی خرید بد اسگل شد کافی شاپ زیتون.....................

 

سهیل سلیمی: همیشه تو خواب صحبت می کرد و باعث خنده همه می شد علکی پول خرج می کرد بچه ای با معرفته عید می خواد بره ترکیه پیش مامان بابا ش بیچاره چند وقته ندیدشون                 

 

حاج محمد خادم:اگه تو کل خوابگاه یک پهلوون باشه اونم حاج ممد خادمه اخر مرام واخلاق با کسی  اصلا تعارف نداره وبا همه صاف ساده

 

حسن متوسلانی: یک ادمه اب زیر کاه به قیافش نمی خورد ولی خلاف کاره حرفه ابی تمامه امتحاناشو با تقلب پاس مکنه خیلی با جنبه وبا معرفت

 

احمد محمدی:فنچ حسابداری ها همه دوست دارن لپاشو بکشن خیلی بچه گلیه

 

اکبرسلطانی:از اون ادمای موزی وزرنگ اخر ریاضی بود مغز فعالی داره مورچه خوار

سعید بازگشا: بچه ای ساده مشهدی که خیلی سعی می کرد به زبونه معیار صحبت کنه

 

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------

 

 



» بی خیال دنیا
»» نظرات دیگران ( نظر)

بچه های واحد 4(پنج شنبه 86 بهمن 25 ساعت 5:49 عصر )

واحد 4:

این واحد نصف 84 نصف85 واحدی کاملا اروم بدون سروصدا محلی مناسب برای درس خواندن البته از وقتی هاسمیک درش تخته شد اونجا هم پلنگ خونه شد با اینکه 3تا معماری داشت ولی خیلی تمیز بود

 

افراد:

سید مرتضی احمدی:اگه کار نداشته  باشه تو واحد6 پلاسه خیلی اراده ای بالا داره از وقتی مادرش قسمش داده اصلا لب به هیچ دودی نزده حتی قلیون چه برسه به تریاک وبنگ البته اسگل بازی هاشو ترک نکرده وهمون دیوانه 2 خوابگاه شایدم .ن ترم ترمه اخرشه واقعا نمی دونیم بدون اون چه جوری میشه تو خوابگاه زندگی کرد بچه ای کاملا احساسی که اخر ترم پیش موقع خداحافظی اولین نفری بود که گریه کرد واشک همه رو در اورد

 

ممد رضا پرهیزگار:اون 5ترمه شده وهنوز یه ترمه دیگه هستش عاشق محسن نامجو

 

جواد عبدا...زاده:امسال خیلی بچه ساکتی شده دیگه اون جواد پارسالی نیست که تیکه های قشنگ بندازه وهمه گریشون بگیره جواد به کلی تغییر کرده احتمال هم افتاد بیشتر وقتا خونه ممد نامورشون پلاس بود

http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/238.gif

رضا قلی زاده:این ترم خیلی خر خون شده بود عجیب درس می خوند البته به خاطر این همه واحداشو پاس کرد چون ...

 

علیرضا کریمی :از نظر بعضی از استقلالی ها لقبش دروازه قوچان بود همیشه کلکل می کرد با استقلالی ها حالا یه فصل پرسپولیس چنتا بازی برد جنبه بردو هم ندارن اه اه ا ه......................

http://www.parsiblog.com/Images/Emotions/252.gif

مهرشاد :این ترم خیلی بهتر شده بود از درصد منفوریش کم شده بود فقط تو واحد میشست پای لب تاپ وکارشو می کرد البته با تلفن هم زیاد صحبت می کرد

 



» بی خیال دنیا
»» نظرات دیگران ( نظر)

واحد قانون(پنج شنبه 86 بهمن 25 ساعت 5:47 عصر )

واحد 2:

اگر جونتان را دوست دارید به این اتاق مواقعی که افراد اتاق بی کارند نروید واگر رفتید اگر مرتضی دین پناه در اتاق بود سریعا فرار ر ا بر قرار ترجیح داده وبروید چون افراد این اتاق مانند انبار مهماتی هخستند که با یک جرقه ی مرتضی دین پناه می ترکنده به اصطلاح معروف یک هفت طبقه با پی شما می سازند کاشکی به همین جا ختم بشه نه افراد یکی یکی خیز بر می دارندو با لگد و مشت به سوی  شما فرود می ایند ودعوای بررهای راه می اندازند که اگه از زیر دست و پای انان زنده امدید بیرون شانس اوردهاید انها به خودشان هم رحم نمی کنند.مراسم جشن تولد هم همیشه برپاست کافیه تولد یکی از انها باشه بلند گوی نماز خانه را می اورند وجشن و بزن بکوبی راه می اندازند.

این اتاق کاروانسرا نیز نام دارد انها باید یکی را استخدام کنند تا در را هر 2 دقیقه باز کند تا یکی از دوستان در واحد انها اویزون بشوند از مناظر تکراری که همیشه در این اتاق دیده می شود می توان از پشت سیستم بودن هادی ندایی نقاشی کشیدن شهرسازی ها وعلیرضا علیخانی رو می بینید که داره به یکی از بچه های صنایع درس یاد می دهحسابداری ها هم مثله بقیه حسابداری ها دارن استراحت می کنند چون درسی واسه خوندن ندارنhttp://www.parsiblog.com/Images/Emotions/343.gif

افراد این اتاق:

امین کریمی :همون بچه پارساله هر وقت دوست داشته باشه قانون اجرا می کنه وقانون قانونه خودشه گاهی هم قاطیه که اگه یکیم اذیتش کنین می فهمید هنگامی که امین ناراحته چه لذتی میده اونو اذیت کنین با همه ادعاش استاتیک افتاد

 

علیرضا علیخانی :یه بچه گل ولی کمی تا قسمتی مغرور چون هوش بالایی داره ولی اخر ترم اقتصاد مهندسی شو افتاد

ایوب:خر خون خر کش یا درس می خونه یا هم نقشه می کشه یا داره تو باشگاه بدن سازی زیر بغل کار  می کنه که به قول یکی از بچه ها که می گفت بهش سفره ماهی چون خیلی زیر بغل بزرگی داشت

 

هادی ندایی:بچه ای اروم او دو حالت بیشتر نداره یا پشت سیستمه یا هم خوابه

 

مرتضی دین پناه:بزرگتر اتاق فقط هنگامی که حال داشت با همه شوخی می کرد ولی خدا نکنه که ناراحت باشه دیگه عمرا کسی می تونست باهاش شوخی کنه

 

حمید تهرانی:این ترم گل کاشت 4واحد افتاد به بچه ای اروم بدون حاشیه های اضافه اصلا مغرور نبود ونیست

و قانون هم دوست داشت

 

سید محمد عباسیان:بچه ای خوبیه مثبت ناز ولی همه چیزو واسه خودش می خواست کمی تا قسمتی راحت طلب

 

مصطفی خشنودی :یکی از مارمولک دترین افراد خوابگاه شبایی که نوبت غذا گرفتنش بود می ذاشت می رفت بعد می اومد می گفت اه ببخشید یادم رفت دفعه بعد هم همین طور مشهدی درجه 1عاشق چرت وپرت گویی وروی اعصاب رفتن ولی با جنبه

 

سجاد حبیبی:اخر هرچی تیز بازیه باهوش نه در درس در چیزای دیگه ورق هم خوب بازی می کنه چون دقل بازی زیاد یاد  داره  امسال از گروه ارازل تال حدودی دور شد

 

امین حقبین :همه فکر می کنن که بچه ای ساده ومظلومه ولی برعکس یک ادم تیز بازیه همیشه از زیر مسئولیتاش فرار می کرد و همه رو می پیچوند

 

حسین مبینی :همه بچه های شهرسازی می گن که خیلی دوست داره با دخترا هم گروه بشه همیشه هم طرفداره دختراست بچه مثبت ترین فردی که تو این واحد هست

 

حسین اریایی:اصلا تو این واحد نیست گاهی هم که میاد یا دپرسه داره اهنگ گوش میده یا خوابه اگه اخر ترم کانون زبان تموم نمیشد اصلا درس نمی خوند اخر ترم هم چون دید بی کاره مجبور شد کمی به خودش سختی بده ودست به کتابها بزنه

احمد مالکی:بچه ای اروم که فقط دنبال سکوته برای درس خوندن همیشه به بچه ها تذکر می ده

 

حمید فارسی:از اون 86 های کله خرابه در پاره ای از مواقع دست ابرام وتو دیوانگی از پشت بسته بود تو رنکینگ 3تا دیوانه اول قرار گرفت توصیه جدی اصلا با او شوخی نکنید

 



» بی خیال دنیا
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
کتک کاری کارکنان شهرداری و دانشگاه
[عناوین آرشیوشده]


بازدیدهای امروز: 6  بازدید
بازدیدهای دیروز: 0  بازدید
مجموع بازدیدها: 34821  بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

» برو بچ «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «
 
<هو نظر یادت نره>
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
<- خوش اومدی >
[-::خوش اومدی::-]

other links

down

stop

up

bluestar3.com
php script
about rss and design it

orginal mesage
continue...




سفارش تبلیغ
صبا ویژن